خلقت ِ من در جهان یک وصله ی ناجور بود
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق ِ خویش
از عذاب ِ خلق و من یارب چه ات منظور بود؟
حاصلی ای دهر از من غیر ِ شرّ ُ و شور نیست
مقصدت از خلقت ِ من سیر شرّ ُ و شور بود؟
ذات ِ من معلوم بودت ، نیست مرغوب از چه ام
آفریدستی ، زبانم لال چشمت کور بود؟
ای چه خوش گر چشم می پوشیدی از تکوین ِ من
فرض می کردی که ناقص خلقت ِ یک مور بود
ای طبیعت گر نبودم من جهانت عیب داشت؟
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟
قصد ِ تو از خلق ِ عشقی من یقین دارم فقط
دیدن ِ هر روز یک گون رنج ِ جوراجور بود
گر نبودی تابش ِ استاره ی من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
راست گویم ، نیست جز این علت ِ تکوین ِ من
قالبی لازم برای ساحت ِ یک گور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدایی هست ! ز انصاف ِ خدایی دور بود
مقصد ِ زارع ز کشت و زرع ، مشتی غله است
مقصد ِ تو زآفرینش مبلغی قاذور بود؟
گر من اندر جای تو ، بودم امیر ِ کائنات
هر کسی از بهر ِ کار ِ بهتری مامور بود
آنکه نتواند به نیکی پاس ِ هر مخلوق داد
از چه کرد این آفرینش را ، مگر مجبور بود
(میرزاده عشقی)
کتاب هفتم (اشعار عشقی) نارضیاتی از خلقت، صفحه 345
من که فکر نکنم هیچوقت از تاریخ ایران سردر بیارم یا اصلا بخواهم که سر دربیارم.. میگن حضرت علی فرموده
سه کس دوست تواند: دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو و سه کس دشمن تواند: دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو. اما..... اگر ایران و ایرانی رو میدید حدیثش را پس میگرفت (اگر این حدیث واقعی باشه)
اما اگر حدیث من را بشنوید تو ایران شش کس دوست تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
و شش کس دشمن تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
اگر کسی از حدیث من سر دراورد از تاریخ ایرانم سردر میاره :D
[quote='saeidborji']دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس[/quote]
این شعر برای کورش هخامنشی سروده شده و در نمونه هایی دیگر؛ اینچنین ضبط شده است: کورش تو ببین بی سر و سامانی ایران
ضمن اینکه در بیت آخر؛ ایراد قافیه دارد.
مرحوم عشقی نیز از هواخواهان سید ضیاءالدین طباطبایی بوده است.
چرا نگردد آئین مرده شوئی باب ؟
چو نیست هیچ درین مملکت حساب و کتاب
کدام دوره تو دیدی که این رجال خراب
پیِ محاکمه دعوت شوند پایِ حساب؟ بجز سه ماهه زمان مهین ضیاء الدین
برای اطلاعات بیشتر به کتاب عشقی؛ سیمای نجیب یک آنارشیست-محمد قائد مراجعه بفرمایید.
[quote='amirghorbani']ای دوست ببین بی سر و سامانی ایران / بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
[/quote]
دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس
ای دوست ببین بی سر و سامانی ایران / بدبختی ایران و پریشانی ایران
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت / زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشته ست دلم تنگ / گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی / بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
( عشقی ) بود ، از نوحه گر امروز عجب نیست / خون میچکد از دیده ایرانی و ایران
[quote='ارشیا10']من هرچه تلاش میکنم قادر به دانلود کتاب کلیات میرزاده عشقی نیستم اگر ممکنست مراراهنمایی کنید.[/quote]
کاربر گرامی ! این که لینک دریافتش فعال هست . با کلیک روی گزیته دریافت می تونین کتاب رو به صورت پی دی اف دریافت کنین.
دیدگاههای کتاب الکترونیکی کلیات مصور میرزاده عشقی
من که خود راضی به این خلقت نبودم زور بود؟
خلق از من در عذاب و من خود از اخلاق ِ خویش
از عذاب ِ خلق و من یارب چه ات منظور بود؟
حاصلی ای دهر از من غیر ِ شرّ ُ و شور نیست
مقصدت از خلقت ِ من سیر شرّ ُ و شور بود؟
ذات ِ من معلوم بودت ، نیست مرغوب از چه ام
آفریدستی ، زبانم لال چشمت کور بود؟
ای چه خوش گر چشم می پوشیدی از تکوین ِ من
فرض می کردی که ناقص خلقت ِ یک مور بود
ای طبیعت گر نبودم من جهانت عیب داشت؟
ای فلک گر من نمیزادی اجاقت کور بود؟
قصد ِ تو از خلق ِ عشقی من یقین دارم فقط
دیدن ِ هر روز یک گون رنج ِ جوراجور بود
گر نبودی تابش ِ استاره ی من در سپهر
تیر و بهرام و خور و کیوان و مه بی نور بود؟
راست گویم ، نیست جز این علت ِ تکوین ِ من
قالبی لازم برای ساحت ِ یک گور بود
آفریدن مردمی را بهر گور اندر عذاب
گر خدایی هست ! ز انصاف ِ خدایی دور بود
مقصد ِ زارع ز کشت و زرع ، مشتی غله است
مقصد ِ تو زآفرینش مبلغی قاذور بود؟
گر من اندر جای تو ، بودم امیر ِ کائنات
هر کسی از بهر ِ کار ِ بهتری مامور بود
آنکه نتواند به نیکی پاس ِ هر مخلوق داد
از چه کرد این آفرینش را ، مگر مجبور بود
(میرزاده عشقی)
کتاب هفتم (اشعار عشقی) نارضیاتی از خلقت، صفحه 345
سه کس دوست تواند: دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو و سه کس دشمن تواند: دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو. اما..... اگر ایران و ایرانی رو میدید حدیثش را پس میگرفت (اگر این حدیث واقعی باشه)
اما اگر حدیث من را بشنوید تو ایران شش کس دوست تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
و شش کس دشمن تواند : دوست تو، دوست دوست تو، دشمن دشمن تو، دشمن تو، دشمن دوست تو، و دوست دشمن تو.
اگر کسی از حدیث من سر دراورد از تاریخ ایرانم سردر میاره :D
سپاس[/quote]
این شعر برای کورش هخامنشی سروده شده و در نمونه هایی دیگر؛ اینچنین ضبط شده است:
کورش تو ببین بی سر و سامانی ایران
ضمن اینکه در بیت آخر؛ ایراد قافیه دارد.
مرحوم عشقی نیز از هواخواهان سید ضیاءالدین طباطبایی بوده است.
چرا نگردد آئین مرده شوئی باب ؟
چو نیست هیچ درین مملکت حساب و کتاب
کدام دوره تو دیدی که این رجال خراب
پیِ محاکمه دعوت شوند پایِ حساب؟
بجز سه ماهه زمان مهین ضیاء الدین
برای اطلاعات بیشتر به کتاب عشقی؛ سیمای نجیب یک آنارشیست-محمد قائد مراجعه بفرمایید.
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
[/quote]
دوستانی که درباره تاریخ ایران و پیشینه این شاعر آگاهی دارند ممکنه بنده رو راهنمایی بفرمایند این شعر برای چه کسی سروده شده؟ این "دوست" کی بوده؟ و شاعر پشتیبان کدام حزب یا فرقه بوده؟
سپاس
از قبر برون آی و ببین ذلت ما را / این ذلت ایرانی و ویرانی ایران
آوخ که لحد ، جای تو شد تا به قیامت! / رفتی و ندیدی تو پریشانی ایران
از وضع کنونی و ز بدبختی ملت / زین فقر و پریشانی و ویرانی ایران
گردیده جهان تیره و گشته ست دلم تنگ / گویی که شدم حبسی و زندانی ایران
بگرفته دلم سخت ز اوضاع کنونی / بیچارگی و محنت و حیرانی ایران
( عشقی ) بود ، از نوحه گر امروز عجب نیست / خون میچکد از دیده ایرانی و ایران
از صدق و صفا دورم - # #
من قلدر پر زورم - # #
مامورم و معذورم - # #
من قائد جمهورم - # #
با نام مرده، مملکت احیا نمشود
میرزاده عشقی
کاربر گرامی ! این که لینک دریافتش فعال هست . با کلیک روی گزیته دریافت می تونین کتاب رو به صورت پی دی اف دریافت کنین.